سنت «وصیت‌کردن» یکی از سنت‌های حسنه اسلامی است که قرآن به پیامبرانی مانند ابراهیم(ع)، یعقوب(ع) و نوح(ع) نسبت داده است.[۶] در روایات اهل بیت(ع) نیز بر وصیت‌کردن به عنوان سنتی پسندیده تأکید فراوان شده است.[۷] امام‌خمینی نیز از این سنت حسنه پیروی کرده و در طول حیات خود چندبار، وصیت‌نامه نوشته است.[۸] در نخستین وصیت‌نامه‌ای که از ایشان در دست است و آن را در سن پنجاه‌سالگی، در بهمن ۱۳۳۱ برابر ۲۹ جمادی الثانی ۱۳۷۲ق نوشته است، با اقرار به عقاید اسلامی، فرزند خود سیدمصطفی خمینی را که در آن زمان حدود ۲۲ سال داشته، وصی خود قرار داده است و در آن نکاتی را دربارهٔ چگونگی کفن و دفن، ادای بدهی‌ها، ادای پنج سال نماز و روزه، وضع اموال و چگونگی تقسیم آن، ازجمله سهم همسر خود و همسر فرزندش سیدمصطفی از خانه خود در یخچال قاضی، پرداخت جهیزیه به دو دختر مجرد خود همانند دختر بزرگ و متأهل خود، چاپ کتاب‌های تألیفی خود به‌ویژه آداب الصلاة و شرح چهل حدیث، توصیه به فرزندان به مهربانی با مادر خود و توصیه به عدم اشتغال فرزند خود سیداحمد در شغل‌های دولتی، آورده است و سه نفر از علمای حوزه را شاهد بر آن گرفته و در سال‌های بعد نیز به تناسب، نکات دیگری بر آنها افزوده است[۹]؛ اما آخرین وصیت‌نامه ایشان از اهمیت بسزایی برخوردار است. این وصیت‌نامه که امام‌خمینی آن را «وصیت‌نامه سیاسی‌الهی» نام‌گذاری کرده به قلم ایشان نگاشته شده و در ۲۶ بهمن ۱۳۶۱ برابر اول جمادی‌الاولی ۱۴۰۳ق پایان یافته و یک نسخه از آن طی پیامی در ۲۲ تیر سال ۱۳۶۲ به مناسبت افتتاح نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری، نزد آن مجلس به امانت گذاشته شده است[۱۰]؛ اما پس از تغییراتی که ایشان با قلم خود در آن داد، در جلسه‌ای در نوزده آذر ۱۳۶۶ در حضور ایشان و با حضور سیداحمد خمینی و مسئولان ارشد کشور و شماری از شخصیت‌های روحانی و سیاسی تشکیل شد، آن را به اطلاع حاضران رساند. در این جلسه پس از بیانات امام‌خمینی، متن وصیت‌نامه اصلاح‌شده در دو نسخه جهت نگهداری در بایگانی مجلس خبرگان رهبری و آستان قدس رضوی تحویل داده شد.[۱۱] سپس همه دیدارکنندگان به مجلس شورای اسلامی رفتند و پس از برگزاری مراسم مهر و موم رسمی وصیت‌نامه، سیداحمد خمینی یک نسخه از آن را، به رئیس مجلس خبرگان تحویل داد و نسخه دیگر برای آستان قدس رضوی فرستاده شد. در همین جلسه، وصیت‌نامه قبلی به سیداحمد خمینی برگردانده شد تا تحویل امام‌خمینی شود.[۱۲]

وصیت‌نامه سیاسی‌الهی پس از درگذشت امام‌خمینی در چهاردهم خرداد سال ۱۳۶۸، در جلسه‌ای در محل مجلس شورای اسلامی با حضور اعضای مجلس خبرگان و مسئولان عالی‌رتبه کشور گشوده شد و با توجه به وضع روحی سیداحمد خمینی برابر ترتیبی که امام‌خمینی در خود وصیت‌نامه مشخص کرده بود، سیدعلی خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت، آن را قرائت کرد. این جلسه که به صورت زنده از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، حضار و بینندگان را تحت تأثیر قرار داد و پس از آن، متن دست‌خط امام‌خمینی در اختیار عموم نیز قرار گرفت.[۱۳] امام‌خمینی در این وصیت‌نامه ویژه، با انگیزه بقای انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و به‌ثمررسیدن تلاش میلیون‌ها انسان، مطالب اساسی و مهمی خطاب به ملت ایران و ملت‌های مسلمان و محروم دیگر، در زمان خود و نسل‌های آینده مطرح کرده است.[۱۴]
گزارش محتوا

وصیت‌نامه در یک مقدمه، دو تذکر آغازین، هجده بند و چهار تذکر پایانی تنظیم شده است.
مقدمه وصیت‌نامه

امام‌خمینی در مقدمه هفت‌صفحه‌ای، با ذکر حدیث معروف و متواتر ثقلَین،[۱۵] شمّه‌ای از معارف نهفته در این روایت را بازمی‌گوید. به نظر ایشان، جمله «لَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوض» در این حدیث اشاره به آن دارد که پس از وجود مقدس رسول اکرم(ص)، هر چه بر هر یک از کتاب‌الله و عترت پیامبر(ص) گذشته، بر آن دیگری نیز گذشته است؛ مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است، تا اینکه هر دو در «حوض» بر رسول خدا(ص) وارد شوند. ایشان در ادامه، تاریخ و ماجرای این مهجوریت را یادآور می‌شود و بر آن تأسف می‌خورد و از اینکه ملت مسلمان ایران در پی آن است که قرآن و عترت را از مهجوریت نجات دهد، اظهار خوشحالی می‌کند و همگان را به پایداری و وحدت در راهی که برگزیده‌اند، فرامی‌خواند.[۱۶]

امام‌خمینی در تذکراتی پس از مقدمه می‌گوید راه مستقیم نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر وابسته است، بلکه صراط مستقیمی است که خداوند ارزانی کرده است؛ همچنین تذکر می‌دهد این وصیت‌نامه به ملت ایران اختصاص ندارد، بلکه مخاطب آن تمام مظلومان جهان از هر مذهب و ملت هستند.[۱۷] ایشان در طلیعه متن وصیت‌نامه، پیروزی انقلاب اسلامی ایران را با تأییدات غیبی الهی می‌داند و اسلام و حکومت اسلامی را پدیده الهی می‌نامد که به‌کاربستن آن، سعادت دنیا و آخرت پیروان خود را تأمین می‌کند.[۱۸] ایشان به‌صراحت می‌گوید بر حسب وظیفه، عوامل حفظ و بقای این ودیعه الهی و نیز موانع و خطرهایی را که آن را تهدید می‌کند، برای نسل حاضر و نسل‌های آینده بیان خواهد کرد[۱۹]
بندهای وصیت‌نامه

امام‌خمینی از بیان مقدمه‌ای مفصل در متن وصیت‌نامه در خلال هجده بند به مطالب مورد نظر خود پرداخته است که می‌توان آن را در سه محور دسته‌بندی کرد:
انقلاب اسلامی

    بیان دو رکن اصلی به عنوان رمز پیروزی و بقای انقلاب اسلامی:
    انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛
    اجتماع ملت با وحدت کلمه برای رسیدن به همان مقصد؛
    معرفی توطئه دشمنان در تبلیغ اینکه «اسلام توانایی اداره جامعه را ندارد و از حکومت و سیاست جداست» و ارائه دلایلی بر رد این ادعا؛
    بیان توطئه دشمنان در تبلیغ این نکته که جمهوری اسلامی ایران برای مردم کاری انجام نداده است و ارائه دلایل و پاسخ‌های مناسب در نفی نظر آنها؛
    برملاکردن نقشه شیطانی قدرت‌های بزرگ در به‌انزواکشیدن روحانیت و سرکوب آنان و ایجاد اختلاف میان حوزویان و دانشگاهیان و بیان ضرورت ایستادگی روحانیان در مقابل این توطئه‌ها؛
    معرفی توطئه دیگر دشمنان در ترویج ازخودبیگانگی در کشورهای استعمارزده و القای روحیه غرب‌زدگی یا شرق‌زدگی در میان ملت‌ها و در نتیجه خودباختگی در مقابل سلطه‌گران؛
    آشکارکردن توطئه دشمنان در ایجاد انحراف در مراکز تعلیم و تربیت، به‌ویژه دانشگاه‌ها و جداسازی آنها از فرهنگ اسلامی.

 

وصیت نامه خمینی